در راهروهای دادگاه خانواده،
دوست اجتماعی هستیم نه زن و شوهر
به گزارش حقوق و قضا، یک زن متقاضی طلاق در دادگاه خانواده اظهار داشت: برای این که از خانه و خانواده ام فرار کنم ازدواج کردم ولی بعد فهمیدم که همسرم همراه و تکیه گاهم نیست.
به گزارش حقوق و قضا به نقل از ایسنا، دختری جوان در دادگاه خانواده اظهار داشت: در سن ۲۰ سالگی به عقد مردی درآمده بود که ۱۰ سال از خودش بزرگتر بود. طبق گفته اش انتخاب خودش بود و می خواست ازدواج کند تا از خانه شان به صورتی فرار کند. به جهت اینکه فضای زندگی در خانه و در کنار خانواده اش را دوست نداشت.
او می اظهار داشت: حتی می دانستم که پس از ازدواج، سریع از همسرم جدا می شوم یا شاید حتی پس از ازدواج به خارج از کشور بروم و بعد جدا شویم ولی نمی دانم که چرا ۴ سال این زمان طول کشید.
بعد از ۴ سال با بخشیدن مهریه و درخواست طلاق توافقی برای جدایی آمده بود.
از اختلافشان می اظهار داشت که او پر از شور و نشاط و جوان بوده اما همسرش کم حوصله و بی احساس.
سمیرا می اظهار داشت که همسرش همراه و تکیه گاه او نبوده است.
او می اظهار داشت: پدر و مادرم از همان ابتدا با هم اختلاف داشتند. حتی مادرم به من گفته بود که تو ازدواج کن تا زودتر تکلیف برادرت که ۷ سال از خودم بزرگتر بود، مشخص شود تا بعد طلاق بگیرد اما نه فقط مادرم طلاق نگرفت و از پدرم جدا نشد بلکه مرا هم بدبخت کرد. الان هم با همسرم دوست اجتماعی هستیم، با هم بیرون می رویم، با همدیگر تماس می گیریم ولی به عنوان زن و شوهر نمی توانیم همدیگر را نگاه نماییم.
براساس این گزارش، طبق ماده ۲۵ قانون حمایت خانواده «در صورتی که زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند، دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد. در این موارد طرفین می توانند تقاضای طلاق توافقی را از ابتداء در مراکز مذکور مطرح کنند. در صورت عـدم انصراف متقاضی از طلاق، مرکز مشاوره خانواده موضوع را با مشخص کردن موارد توافق جهت اتخاذ تصمیم نهایی به دادگاه منعکس می کند.»
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب