حقوق و قضا
در دادگاه رسیدگی به اتهامات مدیران سابق بانك مركزی مطرح شد؛

تعیین نرخ های ساعتی ارز برای افراد خاص

تعیین نرخ های ساعتی ارز برای افراد خاص

به گزارش حقوق و قضا سومین جلسه رسیدگی به اتهامات بعضی از مدیران متخلف سابق بانك مركزی به ریاست قاضی مسعودی مقام در دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی برگزار گردید.


به گزارش حقوق و قضا به نقل از مهر، در آغاز سومین جلسه دادگاه بعضی از مدیران سابق بانک مرکزی، قاضی مسعودی مقام ضمن قرائت و تفهیم مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آئین دادرسی کیفری اظهار داشت: پرونده حاضر در ارتباط با مسئولین سابق بانک مرکزی است که در حال رسیدگی می باشد و هنوز حکم آنها صادر نشده است؛ رسیدگی به این پرونده به معنای این نیست که ما زحمات بی شائبه کارکنان بانک مرکزی را که به صورت شبانه روزی در حال خدمت به کشور هستند زیر سوال ببریم. در ادامه جلسه دادگاه شاه محمدی نماینده دادستان تصریح کرد: رصدهای اطلاعاتی ضابطین و اقاریر دیگر متهمان پرونده و سایر قرائن موجود مبین آن است که دفتری که آقای صالحی در پس از ظهرها در آن حاضر می شد یک دفتر کاملاً پوششی برای ارتباط غیرمتعارف و ناصحیح با کارگزاران بانک مرکزی بوده است. صالحی مدعی بود کارگزار بورس است. وی پول ها را از افراد دریافت می کرد و به نام خود عمده سرمایه گذاری ها را در بورس انجام می داد. در یک مورد حسین زاده که برای سرمایه گذاری در بورس پول خویش را به صالحی داده بود اظهار می دارد وقتی پول خویش را از صالحی طلب کردم او ۵۰۰ میلیون از طلب من را کسر کرد. اسدبیگی در بازپرسی گفت من ۱۰۰ سکه و ۱۲ هزار دلار به صالحی دادم، اسد بیگی در جلسه قبل دادگاه اظهارات خویش را تصحیح کرد و اظهار داشت که من معادل ریالی آن ۱۰۰ سکه و ۱۲ هزار دلار را به صالحی دادم. ایشان در ادامه بیان داشت: دو کارمند صالحی در اظهاراتشان گفته اند ما ۲۰ عدد سکه را با بسته بندی صرافی آل علی فروختیم و صالحی گفت پول حاصله را خرج دفتر کنید. حال سوال این است آقای صالحی شما بعنوان کارمند رده بالای بانک مرکزی چرا باید با اشخاصی که کارشان صد درصد به شما گیر بود مراوده مالی با بهانه های مختلف داشته باشید. شما ریت را می بستید چرا باید این مقدار مراوده مالی با این اشخاص به بهانه های مختلف داشته باشید؟متهم صالحی اظهار داشت: با نیمچه سوادی که در علم اقتصاد دارم با نظریه پردازهای دنیا که در رابطه با بانک مرکزی هستند مراوده علمی داشتم؛ هیچ کجا در کیفرخواست گفته نشده که من در دفترم به دانشجوهای دکتری تدریس می کردم. نماینده دادستان اظهار داشت: شما در جلسه قبل این را گفتید. متهم صالحی اظهار داشت: آن دو کارمند دانشجوی دکتری من نیستند. من ۸ سالی که در مقطع دکتری تدریس می کردم دانشجویان خوب خویش را برای تحلیل های اقتصادی انتخاب می کردم. نماینده دادستان اظهار داشت: یکی از این افراد در اظهارات خود گفته در تابستان ۹۶، ۸۰ سکه از اسدبیگی دریافت شده و به فروش رسیده است. متهم صالحی اظهار داشت: این دو نفر استشهادیه امضا و تاکید کرده اند ما در اظهاراتمان نگفته ایم که سکه ای متعلق به صرافی اسد بیگی فروخته شده باشد بنابر این مطلبی که نماینده دادستان گفت اقرار محسوب نمی گردد. نماینده دادستان اظهار داشت: یکی از آنها در صفحه ۷۷۲ جلد ۴ پرونده بیان داشت که در تابستان ۹۶، ۸۰ سکه از اسد بیگی گرفته شد و فروخته شد و وجه حاصل به حساب اینجانب واریز شد. متهم صالحی اظهار داشت: اظهارات این فرد نزد ضابطین بیان شده است. نماینده دادستان اظهار داشت: خیر؛ این اظهارات نزد بازجو بیان شده است. در ادامه جلسه دادگاه قاضی از متهم صالحی پرسید: آن سکه ها متعلق به چه کسی بود؟متهم صالحی اظهار داشت: من در سال های ۹۱ و ۹۲، در ابتدای بازگشتم به ایران دارای ۷ میلیارد تومان حساب شخصی بودم که از این مقدار ۳۰۰ الی ۴۰۰ میلیون آن متعلق به من بود و مابقی آن متعلق به ۲۸ نفر دیگر بود. من در سهام و بورس و فارکس و ملک سرمایه گذاری می کردم. قاضی اظهار داشت: زندگی پیشین شما دلالت بر این حجم مال ندارد. متهم صالحی اظهار داشت: ۷ میلیارد سال ۹۱ معادل ۱۲۰ میلیارد سال ۹۶ می شود؛ از ۱۲۰ میلیارد سه الی چهار میلیارد متعلق به ۴ نفر از آن ۲۸ نفر نزد من مانده بود. قاضی از متهم صالحی پرسید: اموالتان در سال ۹۶ چه میزان بود؟متهم اظهار داشت: نمی دانم؛ یک و نیم الی دو میلیارد. قاضی اظهار داشت: با خانه و ماشین و تشکیلات؟متهم صالحی اظهار داشت: خانه نداشتم. در خانه ۸۵ متری خیابان پیروزی ساکن بودم. از ۵ میلیون تا ۸۰۰ میلیون به من برای سرمایه گذاری پول می دادند. قاضی از متهم صالحی پرسید: این ۸۰ عدد سکه برای کیست؟متهم اظهار داشت: این ۸۰ سکه را در این سال ها خریده بودم. نماینده دادستان اظهار داشت: مجموعاً بگویید چقدر سکه خرید و فروش کردید؟ چند هزار سکه بوده است؟متهم صالحی اظهار داشت: به هزار تا نمی رسید. قاضی خطاب به متهم صالحی اظهار داشت: آیا قائل هستید که این سکه ها که به فروش رفته متعلق به خود شما بوده است. این متهم اظهار داشت: متعلق به خودم و افرادی که سرمایه گذارشان بودم. من مدرس سازمان مدیریت صنعتی بودم. مدیرعامل های شرکت های کارگزاری شاگردان من بودند بنابراین من در این کارگزاری ها سهام می خریدم. قاضی مسعودی مقام از متهم صاحی پرسید: دفتر متعلق به چه کسی بود؟این متهم اظهار داشت: در زمانی که من ایران نبودم کارمندم این دفتر را اجاره کرده بود و تمام هزینه هایش را من می دادم. در دادگاه اعلام گردید که من با کارگزاران بانک مرکزی ارتباط غیر متعارف داشتم. ۵ نفر از کارگزاران بانک مرکزی اینجا هستند از آنها بپرسید که آیا آدرس دفتر من را می دانند یا نه. متهم صالحی مدعی شد: تعداد سکه های فروخته شده ۸۰ عدد نبوده است؛ باید ورودی های حساب من و کارمندانم در صرافی عامری چک شود. نماینده دادستان بیان داشت: آقایان می گویند سکه ها را در تجریش فروختیم حال آنکه صرافی عامری روبروی بانک مرکزی است. قاضی تصریح کرد: طی این ۲۵ سال که از فعالیت من می گذرد به من ثابت شده که اظهارات اولیه متهمین و مطلعین بیشتر با واقعیت انطباق دارد تا اظهارات بعدی آنها. در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان اظهار داشت: کارمند آقای صالحی در پرونده اظهار می دارد در یک مرحله ۱۰۰ سکه از صالحی تحویل ما شد که ۷۰ الی ۸۰ مورد آنرا در تجریش فروختیم. کارمند دیگر صالحی می گوید این ۸۰ سکه را صالحی از اسد بیگی گرفته بود و ما فروختیم و وجه به حساب من واریز شد. اسد بیگی در جلسه قبل اقرار کرد من نزد بازجو گفتم ۱۰۰ هزار دلار و تعدادی سکه را به صالحی داده ام آقای صالحی این را می پذیرید؟ این آقایان می گویند چک و سکه از اسدبیگی داشتیم؛ سکه گرفته شد و فروخته شد؛ اسدبیگی می گوید من معادل ریالی سکه و ارز دادم. نماینده دادستان بیان نمود: اسدبیگی در اقاریرش گفته ۱۰۰ سکه و ۱۲ هزار دلار به صالحی دادم و سهام را که به فروش می رساندید، سهمتان را برمی داشتید. متهم صالحی اظهار داشت: در کد بورسی اسدبیگی وجود دارد و اسدبیگی از ۲ میلیارد مربوط به سهمش، ۴۶۳ میلیون برای پرداخت حقوق هفت تپه ضرر کرد. وی ادامه داد: از ۷ اردیبهشت ۹۷ معاون اداره بین الملل شدم و این موضوعاتی که مطرح می شود مربوط به زمانی است که یک کارمند ساده بودم. شاه محمدی بیان نمود: سکه ها را از شوهر خواهر او کشف کردیم و دارای وکیوم صرافی امین هستند. متهم صالحی پاسخ داد: از ۵۷ سکه ای که از من پیدا شده برای ۳۰ سکه رسید خرید دارم. قاضی بیان نمود: مگر سکه سند دارد؟ این مورد چگونه مشخص می شود؟متهم پاسخ داد: یک عدد از آن ۵۷ سکه مربوط به اسدبیگی و هیتال نیست. رئیس دادگاه اظهار نمود: سکه های مربوط به اسدبیگی به فروش رفته و این سکه ها مکشوفه است. نماینده دادستان بیان نمود: این ها شواف نیست و ادله است. متهم صالحی اظهار داشت: ۲ قرارداد مالی بین من و حسین زاده وجود داشت و مبلغ ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان در آن قید شده و دو ماه بعد اظهار داشت که پولم را می خواهم و و من گفتم ضرر می کنی و حدود ۳۰ درصد ضرر کرد. قاضی سوال کرد: چرا برای امور کارگزاری به شما رجوع می کردند؟متهم پاسخ داد: خیلی از آقایان، به تحلیل ذهنی من نیاز داشتند. همینطور اینکه گفته شد ریت را سلیقه ای می بستم درست نیست چون که ریت ها دارای پیوست بود. قاضی تصریح کرد: حرفتان مغایر با اخلاق و شرع است. در ارتباط با اقداماتتان یعنی انجام یا عدم انجام کاری در بانک مرکزی ما به ازا می گیرید و به صورت غیرمستقیم مالی نمی گیرید و در چارچوب کد بورسی ۴۰ درصد سود می گیرید. متهم صالحی پاسخ داد: مکانیزم تعیین ریت مشخص است و اینکه تحلیلم را عرضه دهم ربطی به وظایفم در بانک مرکزی نداشت. شاه محمدی نماینده دادستان تصریح کرد: آقای صالحی مدعی است در سال ۹۶ نقشی در تعیین ریت ارز نداشته است حال آنکه اظهارات یکی از کارمندان وی خلاف این را ثابت می کند. این فرد در اظهاراتش می گوید که صالحی در بعضی موارد به من یک نرخ می داد و می گفت فردا صفحه xe و رویترز را چک کن و اگر نرخ افزایشی بود آنرا انتخاب کن. بنا بر اظهارات این کارمند، صالحی خویش را وصل به نیروهای حراست و سازمان اطلاعات معرفی می کرد و می گفت این کارگزاران از بالا معرفی شده اند. علاوه بر این، تمام کارگزاران اقرار دارند صالحی نرخ را برای آنها بهتر می بست و آنها وجوهی را به همین سبب به صالحی پرداخت می کردند. در ادامه جلسه دادگاه فیلمی پیرامون اظهارات این فرد در مورد تغییر نرخ ارز به دستور صالحی پخش گردید. در این فیلم کارمند می گوید آل علی، حسین زاده و سیفی و یک کارگزار دیگر همچون کارگزارانی بودند که از تغییر نرخ ارز سود می کردند و از همه بالاتر سود سیفی بود. در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان، بیان داشت: صالحی مدعی است نقشی در تعیین نرخ ارز نداشته است حال آنکه وی به این کارمند می گفت من باید بگویم کدام نرخ بهتر است تا عرضه شود. صالحی ارتباطات مختلفی را با کارگزاران به کار می بست همچون گروگان گیری دریافت وجه آنها به واسطه سرمایه گذاری در بورس. روش دیگری که به واسطه آن صالحی از کارگزاران برای خدمات غیر قانونی پول می گرفت، تعیین نرخ ارز بود. صالحی از سایت های مختلف در فواصل زمانی مختلف طی روز نرخ ارز را استعلام می کرد و به کارمند خود پیام می داد که منتظر بمان و این نرخ را برای کارگزاران ببند؛ در واقع صالحی با این کار خود و با این تعیین نرخ ها به ضرر بانک مرکزی و بیت المال کار می کرد و در ازای سودی که کارگزاران از این تغییر ریت نصیبشان می شد طی تفاهم نامه های شفاهی مختلف با صالحی درصدی را شامل ۵۰- ۵۰ یا ۷۰-۳۰ یا ۸۰-۲۰ به صالحی پرداخت می کردند. نماینده دادستان بیان داشت: آل علی یکی از کارگزاران بانک مرکزی است که صاحب صرافی هیتال است. آل علی در اظهاراتش گفته است صالحی ریت را نگه می داشت و تلاش می کرد نرخ بهتری برای من ببندد و من از سود ۲۰۰ هزار دلاری که داشتم ۱۲۰ هزار دلار آنرا به صالحی پرداخت کردم. در واقع به واسطه اقدامات مجرمانه صالحی در تغییر ریت ارز ۲۰۰ هزار دلار سود نصیب آل علی بعنوان کارگزار بانک مرکزی شد که ۱۲۰ هزار دلار آن به صالحی تعلق گرفت. در ادامه، فیلم اظهارات آل علی به نمایش درآمد. نماینده دادستان در ادامه تصریح کرد: دو کارمند صالحی در اظهاراتشان گفته اند خرج دفتر از صرافی هیتال بود یعنی آن ۲۰ سکه ای که توسط آن دو کارمند به فروش رسید و صالحی به آنها گفت پول حاصل از آنرا خرج دفتر کنید. آن سکه ها از صرافی هیتال بود که آل علی به صالحی داده بود و این سکه های پرداختی هم در قبال تعیین ریت ارز به نفع آل علی توسط صالحی بود. در ادامه جلسه دادگاه متهم صالحی اظهار داشت: کارگزاران بانک مرکزی ساعتهای مختلفی در طول روز زنگ می زدند و ریت را از کارمندان من می پرسیدند. کارگزاری فقط یک مرتبه می توانست ریت را ببندد. بالغ بر ۱۲۰۰ مورد نامه وجود دارد یک نامه را پیدا کنید که ساعت امضا شده آنکه در اتوماسیون بانک مرکزی موجود است با ساعت گرینویچ لندن که ما در آن ساعت از ایکس ای و رویترز استعلام می گرفتیم اختلافش دو ساعت بیشتر باشد. اگر چنین نامه ای پیدا کردید معلوم می شود من تخلف کردم؛ ازاین رو با اینکه ریت چند بار گرفته می شد، اما یک مرتبه نهایی می شد. در ادامه نماینده دادستان از متهم صالحی پرسید: آیا ایکس ای و رویترز درگاه بانک مرکزی هستند؟ آیا بانک مرکزی می فهمید شما چه زمانی از این سایت ها استعلام می کنید. بانک مرکزی آگاه نمی شد شما در چه ساعتی در رویترز و ایکس ای هستید و نرخ بهتر را برای کارگزاران می گرفتید و آنرا امضا می کردید؛ شاید فاصله این استعلام و این تعیین نرخ هم یک دقیقه بود. متهم صالحی اظهار داشت: سایت های ایکس ای و رویترز همیشه جلوی ما باز بود. من ثانیه ای از آنها یک دانه پرینت می گرفتم. نماینده دادستان بیان نمود: ۶ میلیارد مربوط به کیس های مختلف است و خدمات متنوعی به آقایان دادید. قاضی از آن کارمند صالحی خواست در جایگاه حاضر شود. این فرد بعنوان آگاه بیان نمود: کارمند وقت بانک مرکزی و دیلینگ روم بودم. صالحی یک ساعت هایی می گفت فلان نرخ برای فلان شخص، فرصت بررسی نرخ ها را نداشتیم. واقعاً نمی توانم بگویم که ریت ها را تغییر می داد یا نه، چون ندیدم. وقتی نامه در بانک مرکزی تایپ می شود، ۲ امضا دارد و بدون اجازه نمی توان چیزی را تغییر داد. سود یکی از کارگزاران (سیفی) بیشترین سود یعنی حدود ۲۰ میلیارد بود. نماینده دادستان سوال کرد: قرار بود بانک مرکزی سود کند یا کارگزار؟ طبق بررسی ها چندین پیت به این کارگزار نفع رسیده است. این آگاه پاسخ داد: نرخ را با کارگزار می بستیم و مقایسه را با نرخ کلوزینگ انجام می دادم. شاه محمدی پرسید: درباره تغییر ریت توضیح دهید. آگاه پاسخ داد: چند مورد بود که این صورت گرفت و پرینت می گرفت و به اتاق خودش می برد. نماینده دادستان تصریح کرد: توافقات را صالحی و کارگزاران پشت پرده انجام می دادند و از شما توقع نداریم که پشت پرده ها را بدانید. ارتباط دیگر صالحی با آل علی، خرید و فروش سکه و ارز است و آل علی مدعی است که هزار سکه و ۵۰۰ هزار دلار دریافت کردم و نرخ را به ریال دادم. ۱۲۰ هزار دلار آل علی به صالحی داده است. فیلم مواجهه آل علی با صالحی در مورد دریافت و فروش ۱۰۰۰ سکه و ۵۰۰ هزار دلار پخش گردید. در این فیلم از آل علی در مورد ۲ میلیارد تومانی که به صالحی پرداخت کرده توضیح خواسته می شود که می گوید: فکر می کنم هزار سکه بود و حدود ۵۰۰ هزار دلار. یادم نیست که فرستادند یا رفتیم از دفترشان گرفتیم. در ادامه فیلم تصاویری از صفحه چت آل علی در این حوزه نمایش داده می شود که فردی از او می خواهد ۴۰۰ هزار درهم به علاوه ۶۰ هزار دلار را که برای دو نفر از اقوام نزدیکش است بفروشد. در پیام دیگری تقاضای فروش ۴۰ هزارتا مطرح می شود.آل علی در ادامه این فیلم در مورد محسن صالحی ادامه می دهد: می گفت فقط به تو اعتماد دارم و با هیچکس دیگری چنین ارتباطی ندارم. ترجیح من این بود که این کار را انجام ندهم؛ چونکه نمی توانستیم در صرافی هزار سکه به صورت مجاز بفروشیم بنابراین به یکی از عواملی که می شناختیم و در بازار کار می کرد زنگ زدم و برای وی فروختیم و چک بانکی دادیم. عددی حدود دو میلیارد (۲۱۰۰ یا ۲۲۰۰) شد. نماینده دادستان بیان نمود: آل علی می گوید ۳۵ عدد سکه بعنوان عیدی به صالحی دادم که صالحی کتمان کرد. صالحی مرد کتمان است و هیچ چیزی را نمی پذیرد. ادامه جلسه دادگاه قاضی مسعودی مقام خطاب به متهم صالحی، اظهار داشت: شما چگونه بعنوان کارمند بانک مرکزی هم در عرصه بورس و هم در عرصه ارز فعالیت انجام می دادید؟ پس چه زمان به مسئولیت های خود و امور محوله می پرداختید شما بعنوان کارمند بانک مرکزی با اطلاعات ذی قیمتی که داشتید موازی با سایر افراد وارد عرصه های مختلف می شدید. این متهم اظهار داشت: من از ۶ بامداد تا ۱۲ شب در بانک مرکزی بودم. بله شما درست می فرمایید من نباید این کار را می کردم؛ باید می گفتم به من چه که برای یک کارگزار ریت بگیرم. شاید این امر سو استفاده از موقعیت شغلی ام محسوب بشود شاید اشتباه کردم. در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان به ارتباط دیگر صالحی و آل علی پرداخت و اظهار داشت: کارگزاران بانک مرکزی در تعیین ریت ارز به صالحی وابسته بودند و صالحی هر چه به کارگزاران می گفت آنها می پذیرفتند. آل علی در سامانه نیما خالی فروشی می کرد. یعنی می گفت این درهم را می توانم بفروشم، اما در زمان تحویل، درهم وعده داده شده را در اختیار نداشت بنابراین به یک کارگزار رجوع می کند که درهم را از او بگیرد، اما این کارگزار موافقت نمی کند بنابراین آل علی به صالحی می گوید تا با ارتباطاتی که دارد به آن کارگزار بگوید این درهم ها را در اختیارش (آل علی) قرار دهد. صالحی با آن کارگزار تماس می گیرد و درهم مورد نیاز آل علی تأمین می شود. آل علی در قبال این کار یک خودروی بی ام و به صالحی می دهد. صالحی از آنجایی که می خواهد ردی از خود بر جای نگذارد خودروی بی ام و را به نام شوهر خواهرش می کند. نماینده دادستان اظهار داشت: شوهر خواهر صالحی در اظهارات خود گفته از آنجایی که صالحی به من اعتماد داشت بی ام وی ای را که آل علی تهیه کرد بود به نامم سند زد و آن بی ام و، یک ماه در پارکینگ شرکت بود سپس به نمایشگاهی که آن بی ام و از آن خریداری شده بود انتقال یافت. وی افزود: صالحی مدعی است بی ام و را گرفتم تا ارزش پولم از بین نرود. صاحب نمایشگاه در اظهارات خود گفته بی ام و ۷۳۰ مدل ۲۰۱۷ که صالحی دریافت کرد پولش توسط ال علی داده شد و سندش به نام یکی از اطرافیان صالحی منتقل شد. صاحب نمایشگاه در ادامه اظهارات خود می گوید که بعد از مدتی با من تماس گرفتند و گفتند می خواهیم خودرو را بفروشیم و اینجانب خودرو را به واسطه پول آل علی فروختم و وجه ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی خویش را از آل علی دریافت کردم. در ادامه جلسه دادگاه فیلم مواجهه آل علی با صالحی در مورد یک دستگاه خودرو بی ام و پخش گردید. در این فیلم در ابتدا تصویری از BMW در دفتر پوششی صالحی به معرض نمایش گذاشته شد.آل علی در فیلم مذکور در این حوزه می گوید: این خودرو را من به صالحی دادم. آن زمان یک فروش گسترده در سامانه نیما داشتیم. فردی بود که گفت ما این هفته سی میلیون دلار می فروشیم. معادل قولی که او داد آغاز به فروختن چیزی حدود صد میلیون درهم کردیم. نتوانستیم بخریم و خیلی رفتم و آمدم. آخرین کسی که تماس گرفتم صالحی بود. وی ادامه می دهد: به او زنگ زدم و گفتم چنین اتفاقی افتاده است و گفت من می توانم برایت از یکی از صرافی ها بخرم و فکر کنم ۴۸ ساعته خرید. این متهم می افزاید: به فردی زنگ زدم و خریدم. در صورتی که قبلاً هم درخواست داده بودم، ولی نفروخته بودند. از متهم در این فیلم پرسیده می شود که یعنی به سفارش آقای صالحی به شما ارز را فروختند که آل علی اظهار داشت: بله. در ادامه این فیلم، عکسی از چت های صالحی به معرض نمایش گذاشته شد که در آن صالحی به طرف مقابل گفته بود ۱۰ میلیون یورو بدون اختلاف ریت به آل علی داده شود. در این فیلم از آل علی پرسیده می شود که در قبال این اقدام چه کاری برای صالحی انجام داده است؟ که او می گوید: یک بی ام و خریدم. در این لحظه تصاویری از حضور آل علی و صالحی در نمایشگاه خودرو به معرض نمایش گذاشته شد. این متهم در مورد نحوه خرید این خودرو ادامه می دهد: به نمایشگاه رفتیم. گفتم دوستم می خواهد ماشین بخرد و او را کمک کنید. ماشین را خود صالحی برگزید. پولش را من پرداخت کردم.آل علی در پاسخ به این سوال که سند به نام چه کسی شد، می گوید: به نام یکی از اقوام آقای صالحی شد. بعداً باردیگر به نام خود نمایشگاه برگرداندیم. این متهم در مورد چرایی این اقدام، ادامه می دهد: صالحی مسافرت بود و زنگ زد و اظهار داشت که می خواهم سند را به نام خودت برگردانم. آن زمان آقای سجاد دستگیر شده بود. من گفتم به نام من رد دارد و مشکل ساز می شود. چند بار صحبت کردیم و در آخر قرار شد به نام خود نمایشگاه دار بزنیم. کارمندانشان باردیگر برگردانند. در ادامه فیلمی از اظهارات خلاف واقع صالحی مدیر اداره تبادلات ارزی بانک مرکزی به معرض نمایش گذاشته شد. وی در این مواجهه حضوری خطاب به آل علی می گوید: این فرد با چه وعده هایی این حرف ها را می زند خودش می داند. این فرد به دفترم آمد و گفتم می خواهم ماشین بخرم. خودش بی ام و داشت و با بی ام و به بانک آمده بود. گفتم پول دستم است و می خواهم ماشین بخرم. گفت رفیقی دارم با هم برویم و ماشین به شما نشان دهم. گفتم پولم در سهام است و گفت اصلاً پولش مساله ای نیست. آنقدر به تو بدهکار هستیم و زندگیمان را از تو داریم. صالحی می افزاید: گفتم سهام دارم و باید بفروشم تا یک میلیارد و ۶۵۰ پول ماشین را بدهم و دو هفته تا سه هفته فروش وقت می برد. آل علی گفت به ضمانت من ماشین را بردارید و ببرند و من ماشین را آوردم و زدیم. دقیقاً همه این موارد را نوشته ام. پس از سه هفته سهم کسرهای سبد من آغاز به نزول کرد که تماس گرفتم و گفتم این پول را نمی توانم جور کنم. زمانی بود که بنده سوییس بودم و گفتم خودرو را برگردانید. وی ادامه می دهد: چندین بار هم با تاکید نوشتم که اگر پول را داده مسئولیت با خودش است. جلوی من ضامنت کرد. من آنجا به نمایشگاه دار گفتم باید سهم بفروشم و پول بدهم. تصاویری از چت ها هم در این حوزه به معرض نمایش گذاشته شد. نماینده دادستان بیان داشت: آقای صالحی پاسخ دهید که آقای آل علی که یک کارگزار در رابطه با شما است و در ارتباط مستقیم با شما بود چرا باید یک خودرو را به شما بدهد و یا به نام شوهر خواهر شما سند بزند؟ چه خدمتی به آل علی عرضه شده که وی به شما بی ام و داد؟نماینده دادستان در ادامه، اظهارات کارمندان صالحی را ناظر بر پرداخت پول بی ام و توسط آل علی و سند خوردن این خودرو به نام شوهر خواهر صالحی، قرائت کرد. در ادامه جلسه دادگاه متهم صالحی تصریح کرد: در صفحه ۷۷۹ جلد ۴ پرونده قید شده که شوهر خواهر گفته خودرو از سوی آل علی به صالحی ارائه شد. من از ۶ بامداد تا ۱۲ شب در بانک مرکزی بودم و فرصت برای تغییر پلاک نداشتم بنابراین به دلیل مشغله کاری، خودرو را به نام شوهر خواهرم زدم؛ من می دانستم که چه زمانی سکه و ارز گران می شود بنابراین از فردی که به او ارادت داشتم پرسیدم که آیا می توانم برای حفظ ارزش پول خودم و کسانی که پولشان دست من است اقدام به خرید سکه وارز کنم که آن فرد به من گفت این کار شبهه ناک است؛ بنابراین من به جهت اینکه ارزش پول مردم و پول یتیم که دستم بود کاهش نیابد رفتم آن ماشین را بخرم و بعداً فهمیدم که پول آنرا آل علی پرداخته است. متهم صالحی اظهار داشت: من در نمایشگاه چکی به مبلغ ۱ میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان نوشتم، اما آل علی گفت یعنی من نزد تو اعتبار ندارم؟! صاحب نمایشگاه گفت من در نمایشگاه جا ندارم بنابراین باید خودرو را ببری؛ من (صالحی) گفتم پول ندارم، صاحب نمایشگاه گفت آل علی نزد من اعتبار دارد بنابراین ما خودرو را به دفتر منتقل کردیم. بعد از مدتی صاحب نمایشگاه گفت باید سند آنرا هم منتقل کنی که من گفتم همچنان پول پرداخت خودرو را ندارم، اما صاحب نمایشگاه گفت پول را آل علی پرداخته است بنابر این من به شوهر خواهرم گفتم برود و خودرو را به نام خودش سند بزند. متهم صالحی اظهار داشت: ۲ سند رسمی برای خودرو دارم. قاضی بیان نمود: این خودرو به نام اقوام شما زده شده است. متهم پاسخ داد: خودرو کاملاً از مالکیت شوهر خواهرم خارج شده و هنوز سجاد بازداشت نشده بود. قاضی سوال کرد: برای مبایعه نامه ریالی پرداخت کردید؟متهم پاسخ داد: خیر نه ریالی دریافت و نه پرداخت گردید. قاضی اظهار نمود: پول آل علی برای ماشین به او برگشت؟متهم پاسخ داد: نمی دانم. متهم صالحی اظهار داشت: در کیفرخواست گفته نشده که خودرو بازگردانده شده است. نماینده دادستان اظهار نمود: چطور برای خرید و فروش ارز وقت داشتید، اما برای خودرو وقت نداشتید؟ خودرو چندماه در پارکینگ دفترتان بوده است. قاضی خاطرنشان کرد: باید مسائل شرعی در خودروی امانی رعایت می شد. متهم مدعی شد: از ۹۴ تا ۹۶ ارز تکان نخورد و ۹۰ درصد سهامم در بورس بود. قاضی بیان نمود: اقتصاد خوانده ای، اما پاسختان اقتصادی نیست. متهم اظهار داشت: هیچوقت خرید و فروش ارز نداشتم و ماشینی نگرفته ام. نماینده دادستان بیان نمود: دفاع متقنی را نشنیده ایم و، چون کارگزاران گیر بوده اند، کارها را انجام می دادید و دندان پیشکشی را که نمی شمارند. چرا آل علی باید به او بی ام و بدهد؟ صاحب نمایشگاه در اظهاراتش گفته که حسینی اصرار به فروش خودرو داشته و بی ام و برای شما و به نام دامادتان خریداری شد و پس از اظهار به دادسرا و دریافت توضیح، خودرو را فروختید و بعد بازداشت شدید. سجاد با ما همکاری داشته، اما شما تحقیقات را به مسیر ناصحیح سوق دادید. از دادگاه تقاضا دارم که کحال زاده درباره پرداختی ها توضیح دهند. متهم صالحی اظهار داشت: صاحب نمایشگاه در کیفرخواست گفته که شوهر خواهر صالحی می خواهد خودرو را بفروشد، چون پول آماده نشده است. نماینده دادستان خاطرنشان کرد: خودروی متعلق به صاحب نمایشگاه را می خواستند به صاحب نمایشگاه بفروشند که این اظهارات متناقض است. متهم صالحی اظهار داشت: قضاوت با رئیس دادگاه است و سواستفاده ای برای آل علی انجام ندادم. قاضی سوال کرد: در برگشت خودرو به صاحب نمایشگاه رجوع کردی؟


منبع:

1399/05/01
22:21:34
5.0 / ۵
2247
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۱
judcms.ir - مالکیت معنوی سایت حقوق و قضا متعلق به مالکین آن می باشد